اولین کنفرانس ملی جامعه شناسی عشایر در تیرماه 1394 در مرکز استان فارس برگزار خواهد شد. دبیرخانه کنفرانس از بیستم اسفندماه 1393 فعالیت خود را رسما آغاز خواهد کرد.
اولین کنفرانس ملی جامعه شناسی عشایر در تیرماه 1394 در مرکز استان فارس برگزار خواهد شد. دبیرخانه کنفرانس از بیستم اسفندماه 1393 فعالیت خود را رسما آغاز خواهد کرد.
رمانتیسم
رُمانتیسم (به فرانسوی: Romantisme) یا رمانتیسیسم (به انگلیسی: Romanticism) عصری از تاریخ فرهنگ در غرب اروپا است، که بیشتر در آثار هنرهای تجسمی، ادبیات و موسیقی نمایان شد.
رمانتیسم جنبههای احساسی و ملموس را دوباره به هنر غرب وارد کرد. هنرمندان رمانتیک آزاد از چهارچوبهای تصویرگریهای سنتی، به تحقق بخشیدن ایدههای شخصی خود پرداختند.[۱]
رمانتیسیسم را همانطور که از نامش پیداست، باید نوعی واکنش احساسی در برابر خردمحوری بهشمار آورد. تمایلی به برجسته کردن خویشتن انسانی، گرایش به سوی خیال و رویا، به سوی گذشته تاریخی و به سوی سرزمینهای ناشناخته. از دید انسان رمانتیک، جهان به دو دسته خردگرا (به قول نووالیس: جهان اعداد و اشکال) و به دسته احساسات و یا بهطور دقیقتر، والاترینها و زیباییها تقسیم میشود.
رمانتیسم در اصل، جنبشی هنری بود که در اواخر قرن هجدهم و نوزدهم در ادبیات و سپس هنرهای تجسمی، ابتدا در انگلستان و سپس آلمان، فرانسه و سراسر اروپا رشد کرد. رمانتیسم تا حدودی بر ضد جامعه اشرافی و دوران روشنگری (به طور بهتر عقلانی) بود. گفته میشود که ایدئولوژی انقلاب فرانسه و نتیجههای آن این طرز فکر را تحت تأثیر خود قرار داد.
رمانتیسم را جنبشی ضد روشنگری میدانند. برلین، بهخصوص، علاقهمند به استفاده از چنین لفظی برای اشاره به این جنبش بود. درحالیکه روشنگری نهضتی فکری بهحساب میآمد که با علم و منطق و پیشرفتهای نظامهای عقلانی بشری در فهم علوم تجربی و انسانی گره خورده بود، متفکرین و هنرمندان رمانتیک، تأکید فرهنگی بر خرد را محدودکننده و سرکوبگر روح آدمی میدانستند و بر مؤلفههایی چون هنر، شور، هیجان، تخیل، مضامین معنوی، مناسک و نمادها تأکید میکردند. در میان اصحاب رمانتیک، امر خاص ارزشمندتر از امر عام بود و خاصبودن فرهنگهای بومی، تنوع و تکثر زبانهای بشری، هویتهای محلی و منحصربهفرد بودن آدمیان ستایش میشد[۲].
واژهشناسی
ابتدا صفت «رمانتیک» بود که کمکم در قرن هفدهم میلادی در بیشتر زبانهای اروپایی بر سر زبانها افتاد. این صفت که از کلمهٔ لاتینی رومانتیکوس (به لاتین: Romanticus) برگرفته شده بود به داستانهایی گفته میشد که به زبانهای عامیانهٔ اروپا (و نه به زبان لاتین) نوشته شده باشند، در شیوهٔ نوشتار نو باشند و از قوانین کلاسیک پیروی نکنند. در آن زمان که ادبیات [و هنر] بر پایهٔ عقلگرایی استوار بود اثر رمانتیک چیزی بود «عجیب و غریب، هوسباز و دروغپرداز». صد سال بعد، و ابتدا در انگلیسی و آلمانی، این واژه بار معنایی مثبت یافت و برای نشان دادن «زیبایی و دلانگیزی» یک اثر به کار رفت. کمی بعد در فرانسه به این مکتب نو که تازه داشت پا میگرفت نام رمانتیسم داده شد، برخی نیز به پیروی از استاندال از معادل ایتالیایی کلمه رمانتیسیسم استفاده کردند، اما هرگز توضیح بیشتری دربارهٔ آن ندادند. مادام دو استال اثری را رومانتیک میدانست که «به نحوی به داستانهای شهسواریوابسته باشد.» گوته آن را در برابر واژهٔ کلاسیک به کار میبرد. از منظر او رمانتیک هر چیزی بود که بیمار است و کلاسیک در برابر آن سالم است. در اروپای قرن هجدهم، رمانتیسم به گسترهای از آثار اشاره داشت که ویژگیهای گوناگونی داشتند اما در نهایت همه بیانگر حالت روحی خاص آن دوره بودند.[۳]
بحث اندیشه رمانتیک را بایستی در مقولاتی چون «قرارداد اجتماعی» و «نظریه انداموار دولت» جستجو کرد که اولی در آثار افرادی چون روسو، هابز و لاک و دومی در نظریات اندیشمندانی چون هگل مشهود است.
این مکتب زاییدهٔ تمدن صنعتی و پیشرفت طبقه متوسط در سدهٔ نوزدهم میباشد. رمانتیکها به رؤیا و اندیشه خود بیش از هر انگیزه طبیعی و غیر طبیعی اهمیت میدادند و آنچه مینوشتند جلوههایی از جهان نا شناخته اندیشه و پندار بود.
خیال پردازان قرن ۱۹ توده را آنگونه که بودند تصور نمیکردند بلکه آنگونه که میخواستند باشد تجسم میساختند؛ بنابراین رمانتیسم در برابر واقعگرایی بود.
آنها برعکس کلاسیسیستها به خرد نمیپرداختند، بلکه به فرمان احساس و اندیشه گوش میدادند.
البته رمانتیکها کاوش عقلی را یکسره بیهوده نمیدانستند، بلکه معتقد بودند که عقل فقط نمایندهٔ جزئی از استعدادهای انسان است. بنابراین اغلب آنها برای درک تمامیت عالم به نگرشهای زیباشناسانه و شهودی روی میآوردند و اعتقادشان این بود که بینش عقلی از درک هستی ناتوان است.
ژان ژاک روسو از مهمترین متفکرین رمانتیک میگوید: «در نهایت، عقل راهی را در پیش میگیرد که قلب حکم میکند».
هنرمند رمانتیک توده را دشمن میداند و چون از زندگی در اجتماع خویش گریزان است به دامان خیالها و اندیشههای خویش پناه میبرد و به دورانهای باستانی و سدههای میانه و روزگار کودکی و سرزمین آرزوها و تنهایی باز میگردد.
رمانتیسم فریاد خشم و اعتراض بر ضد بندگی انسان، کشاکشهای سرمایهداری و برگرداندن به شهرهای کارگری و بر ضد صنعتگران سرمایهدار است.
بنیان رمانتیسم با ایدهآلیسم (Idealism) نزدیکی دارد و هنرمند رمانتیک زندگی و اجتماع را زاییدهٔ اندیشه میداند و دگرگونیهای توده را (بر خلاف واقعگرایان) وابسته به دگرگونیهای اندیشه بشری میداند.
رمانتیسیسم در موسیقی
ارنست هوفمان، بتهوون، شوپن، شوبرت، فلیکس مندلسون، روبرت شومان، فرانتس لیست، برامس، هکتور برلیوز، یوهان اشتراوس، آنتوان بروکنر، ریچارد واگنر و پیتر ایلیچ چایکوفسکی از برجستهترین موسیقیدانان و آهنگسازان رمانتیک محسوب میشوند.
ادبیات
فرانسه: ویکتور هوگو (بنیانگذار)، ژان ژاک روسو، شاتوبریان، لامارتین، استاندال.
انگلستان: ویلیام وردزورث، لرد بایرون، ویلیام بلیک، ساموئل تیلور کالریج.
اسپانیا: سوریلیا.
از دیگر پیشوایان جنبش رمانتیک در ادبیات میتوان به الکساندر دوما (پدر)اشاره کرد.
نقاشی و مجسمهسازی
در زمینه هنرهای تجسمی،رمانتیسیسم با کنار نهادن خطوط خشک و مضمونهای باستانی کلاسیسیسم، حرکتی نو در طرح و رنگ بهوجود آورد. اوژن دولاکروا، کاسپار داوید فریدریش، تئودور ژریکو و گرو نمایندگان برجستهٔ این جنبش در نقاشی و داوید دانژه و باری در مجسمهسازی بودند.
فرانسیسکو گویا نابغه هنری عصر رومانتیسیسم در اسپانیا است. در آثار او نوعی حال و هوای شادی آور روکوکوی پسین را میبینیم. یکی از آثار او نقاشی کارلوس چهارم است که از نظر روانشناسی به طرزی شگفتی آور امروزی است. بزرگترین اثر اوپرده سوم ماه می است. این پرده اعدام گروهی مبارزانی را نشان میدهد که علیه نیروهای فرانسوی برخاسته بودند. او به شیوه مخصوص رومانتیکی این پرده را به تصویر در آورده تا حقیقتی شاعرانه را بیان کند. گویا تصویری را آفرید که به نمادی هولناک در دنیای جدید مبدل شده است.
در فرانسه انگر معتقد بود طراحی نسبت به نقاشی از اولویت برخوردار است. در پرده کنیز با برده نوعی حس عالی رنگ شناسی نمایان است. او در این اثر مجموعهای از رنگ مایههای شفاف و بافت پرمایه را به تصویر در آورده است. حالت شاعرانه کنیز، که افسون هزار و یک شب را تداعی میکند، از لحاظ منسجم ساختن تصویر، اهمیتی معادل با کمپوزیسیون ظریف و متعادل آن دارد. این موضوع نامتعارف از مشخصات جنبش رومانتیکی محسوب میشود.[۴]
اصول رمانتیسیسم
۱- اهمیت دادن به فردیت و احساس هنرمند.
۲- در این مکتب احساس به خاطر احساس و عاطفه به خاطر عاطفه اهمیت دارد.
۳- عدم تبعیت از قوانین ثابت و پیروی از امیال ذهنی.
۴- بر تر شمردن عواطف انسانی و مسائل معنوی (رمانتی سیسم در نقاشی با عبارت برتری و غلبه احساس بر عقل توصیف میشود).
۵- استفاده از هنر به عنوان وسیلهای برای تحریک احساسات.
۶- نمایش فضاهای خیال انگیز و اسرار آمیز و حالت غیر عادی آشفته و گاه جنون آمیز انسانها.
۷- نمایش هیجان طوفان و طبیعتی سر کش شیوهای پر از حرکت و رنگ را میطلبد.
۸- آزادی؛ بدین معنی که هنرمند هر بخشی از زندگی را که خواست میتواند آزادانه به تصویر بکشد.
۹-رمانتیکها با نوعی حالت عارفانه به زندگی مینگرند (کشف و شهود).
۱۰- کوشش برای فرار از واقعیت که افراط رمانتیکها در این اصل باعث پیدایش جنبش واقعگرایی شد.
رمانتیسم انگلیسی
انسانشناس انگلیسی، ادوارد تایلور (۱۸۳۲-۱۹۱۷)
در سدهٔ نوزدهم انسانگرایانی مانند شاعر و مقالهنویس انگلیسی متیو آرنولد (به انگلیسی: Matthew Arnold) (۱۸۲۲-۱۸۸۸) واژهٔ فرهنگ را برای ارجاع به آرمانهای پالایششده برای افراد بشر که به بهترین نحو در جهان اندیشیده و گفته شدهاست به کار برد. این مفهوم از فرهنگ با مفهوم آلمانی بیلدونگ (به آلمانی: Bildung) قابل مقایسهاست: «... فرهنگ جستوجوی کمال مطلق از طریق ابزارهای فهم دربارهٔ همهٔ چیزهایی است که به انسان بستگی دارد؛ بهترین چیزی که در جهان اندیشیده و گفته شدهاست".[۵]
در عمل، فرهنگ به یک آرمان ممتاز و نخبهگرایانه بازمیگشت و با فعالیتهایی مانند هنر، موسیقی کلاسیک و آشپزی اشرافی همراه بود.[۶] از آنجا که این اشکال فعالیتها با زندگی شهری عجین شده بود، فرهنگ با تمدن (City از ریشهٔ لاتین Civitas) بازشناسی میشد. منظر دیگر جنبش رومانتیک دربردارندهٔ علاقه به فولکلور یا موسیقی محلی بود که به بازشناسی فرهنگ غیرنخبگان انجامید. این تمایز اغلب به عنوان چیزی تلقی میشد که فرهنگ عالی را که عمدتاً به گروه اجتماعی حاکم مربوط است از فرهنگ پست جدا میکند. به عبارت دیگر، ایدهٔ فرهنگ که در اروپای سدهٔ هیجدهم و اوایل سدهٔ نوزدهم توسعه یافت نابرابریهایی را در جوامع اروپایی منعکس میکند.[۷]
ماتیو آرنولد فرهنگ را در مقابل آنارشی یا هرجومرج قرار میدهد. دیگر اروپاییان پیرو فیلسوفانی نظیر توماس هابز و ژان ژاک روسو فرهنگ را در مقابل وضعیت طبیعی قرار میدهند. هابز و روسو معتقدند که بومیان آمریکا که سرزمینشان به وسیله اروپاییان تسخیر شد، از سدههای ۱۶ به بعد در وضعیت طبیعی به سر میبردند؛ این تضاد در مقایسهٔ «متمدن» و «غیرمتمدن» مطرح شدهاست. براساس این اندیشه ما میتوانیم برخی کشورها و ملتها را نسبت به دیگران به عنوان متمدنتر و برخی از مردم را فرهنگیتر تلقی کنیم. این تقابل به نظریهٔ داروینیسم اجتماعی هربرت اسپنسر و نظریهٔ تحول فرهنگی لوییس هنری مورگان انجامید. همچنان که برخی منتقدین بحث کردهاند که تمایز میان فرهنگهای عالی و پست ناشی از مجادله میان نخبگان و غیرنخبگان اروپایی است، برخی دیگر از آنان استدلال میکنند که تمایز میان متمدن و غیرمتمدن چیزی جز مجادله میان قدرتهای استعماری اروپایی و مستعمراتشان نیست. دیگر منتقدین سدهٔ نوزدهم پیرو ژان ژاک روسو این تمایز را میان فرهنگ عالی و پست پذیرفتهاند اما همچنین پالایش و پیچیدگی فرهنگ عالی را در نظر گرفتهاند. آنها این تغییرات را به عنوان توسعهٔ غیرطبیعی، ابهامآفرین و انحراف از وضعیت طبیعی مردم میدانند. این منتقدین موسیقی محلی (چنانچه توسط طبقهٔ کارگر ساخته شده باشد) را بیان راستین شکل طبیعی زندگی میشناسند، در حالی که موسیقی کلاسیک در مقایسه با طبیعت و زندگی خالص، سطحی و منحط به نظر میرسد. به همین سیاق، این دیدگاه، اغلب مردم متکی به فطرت را مردمی غیراهلی تصویر میکند که به شکلی اصیل و غیرمصنوعی ساده و سالم زندگی میکنند و به وسیلهٔ سیستم سرمایهداری بهشدت طبقاتی غرب دچار انحطاط نشدهاند.
در سال ۱۸۷۰ ادوارد تایلور (۱۹۱۷-۱۸۳۲) این اندیشههای مبتنی بر فرهنگ عالی در برابر پست را برای طرح تئوری تحول مذهب به کار برد. براساس این تئوری، مذهب از شکل چندخدایی بهیکتاپرستی متحول میشود.[۸] او در ادامهٔ مطالعات خود فرهنگ را به عنوان مجموعهٔ گوناگونی از فعالیتهای مشخصکنندهٔ انواع اجتماعات انسانی بازتعریف کرد. این دیدگاه راه را برای درک مدرن از فرهنگ هموار کرد.
رومانتیسم آلمانی
فیلسوف آلمانی ایمانوئل کانت (۱۸۰۴- ۱۷۲۴) تعریفی فردگرایانه را از «روشنگری»، شبیه به مفهوم بیلدونگ ارایه داد: «روشنگری خروج انسان از نابالغی خودانگیختهاست»[۹] او بحث کرد که این نابالغی از فقدان فهم و درک ما ناشی نمیشود، بلکه از نبود شوق اندیشیدن مستقل سرچشمه میگیرد. برخلاف این جبن فکری، کانت بر: شجاعت خردمندبودن (به آلمانی: Sapere aude) اصرار داشت. در واکنش به کانت، پژوهشگران آلمانی مانند یوهان گاتفرید هردر (۱۸۰۳- ۱۷۴۴) اظهار داشتند که آفرینشگری انسان که ضرورتاً پیشبینیناپذیر و در اشکالی فوقالعاده گوناگون رخ مینماید، همانند عقلانیت بشری حائز اهمیت است. افزون بر این، هِردر شکلی جمعی از بیلدونگ را پیشنهاد کرد: «برای هردر، بیلدونگ کلیت تجربیاتی بود که یک هویت منسجم و احساس سرنوشت مشترک را برای مردم به وجود میآورد».[۱۰]
در ۱۷۹۵ زبانشناس و فیلسوف بزرگ، ویلهلم فون هومبولت (۱۸۳۵- ۱۷۶۷) همگان را به انسانشناسیای فرخواند که میتوانست علایق کانت و هردر را درهم آمیزد. در دوران رومانتیک پژوهشگران آلمانی بهویژه آنانی که با جنبشهای ناسیونالیستی سروکار داشتند — مانند مبارزه و ستیز ناسیوناسیتها برای خلق «آلمان» ورای شاهنشینهای گوناگون و مبارزات ملیگرایان از طریق اقلیتهای قومی علیه امپراطوری اتریش - مجارستان — عقیدهای گستردهتر از فرهنگ را به عنوان «دیدگاهی جهانی» ترویج کردند. بر مبنای این مکتب فکری هر گروه قومی یک دیدگاه جهانی مشخص دارد که با دیدگاه جهانی دیگران قابلمقایسه نیست. با وجود شمولیت بیشتر نسبت به دیدگاههای پیشین، این رهیافت فرهنگی نیز همچنان اجازه میداد میان فرهنگهای «بدوی» و «متمدنانه» تمایز قایل شویم.
در ۱۸۶۰ آدولف باختین (به آلمانی: Adolf Bastian) (۱۹۰۵- ۱۸۲۶) برای «یگانگی روحی بشریت» به استدلال میپرداخت. او ادعا میکرد که مقایسهای علمی از همهٔ جوامع انسانی آشکار خواهد کرد که دیدگاههای جهانی متمایز، دربردارندهٔ عناصر بنیادی یکسانی است. براساس نظر باختین، همهٔ جوامع انسانی در مجموعهای از «ایدههای اصلی» (به آلمانی: Elementargedanken) شریکاند؛ فرهنگهای متفاوت یا «ایدههای قومی» (به آلمانی: Volkergedanken) انطباق محلی این ایدههای بنیادیاند.[۱۱] این دیدگاه راه را برای درک و فهم فرهنگ مدرن هموارکرد. فرانز بواس در این سنت پرورش یافت و هنگامی که آلمان را به سوی پرش به بالا ↑ The knowledgebook: everything you need to know to get by in the 21st Century. 2009. Washington, D.C. : National Geographic.
منابع
روش تحقیق نظری و عملی
حیدری، شهریور ماه 1393
انواع روش تحقیق:
انواع مطالعات:
اجرای علمی تحقیق(قیاسی و استقرایی):
خلاصه:
فرایند طرح تحقیق:
در نوشتن فرایند تحقیق بایستی از موارد زیر استفاده کرد:
نحوه تعمیق شناخت موضوع:
تبدیل موضوع به مساله قابل تحقیق:
1- توجه به جوانب سوال برانگیز موضوع
2- تعیین هدف تحقیق(اکتشاف: به دنبال عرصه های ناشناخته- توصیف: تشریح دقیق واقعیت و شواهد- تبیین: علت رویدادها و شرایط فزونی یا کاهش پدیده ها
3- بیان موضوع به صورت یک رشته سوالات
4- تدوین چهاچوب نظری
مراحل یازده گانه ی طرح تحقیق:
1- تعریف موضوع تحقیق 2-جستجوی ابعاد شناخته شده موضوع و تدوین چارچوب نظری
2- تعریف مفاهیم و سنجش آن ها 3-تعریف روش مناسب گردآوری اطلاعات 4-بیان هدف، ارزش و اصول اخلاقی تحقیق 5-عملیاتی کردن مفاهیم و تعیین ابزارهای تحقیق 6-انتخاب نمونه 7-گردآوری اطلاعات 8-پردازش داده ها 9-تحلیل داده ها 10-ارائه نتایج
اعتبار و پایایی:
1- اعتبار یعنی آیا واقعا همان چیزی را می سنجیم که قصد سنجش آن را داریم؟ انواع اعتبار عبارتند از: 1- اعتبار محتوا: اصلی ترین روش آزمون اعتبار بررسی دقیق سنجه مفهوم در پرتو معنای آن و طرح این پرسش جدی است که آیا ابزار سنجش واقعا مفهوم مورد نظر را می سنجد یا نه؟ و به این نوع اعتبار، روش تعیین اعتبارا صوری نیز می گویند. 2- اعتبار وابسته به معیار(نمونه ها و ...) 3- اعتبار سازه: ساختن فرضیه هایی درباره مفاهیم مورد سنجش و ...
2- پایایی: میزان همسایی نتایج سنجش مکرر
انواع متغیر:
1- متغیر های مطلق: شغل، سن، جنس آرای انتخاباتی و.. 2- متغیر های عددی: نمرات آزمون پیشرفت تحصیلی و ... ارقامی که معرف متغیرهای عددی، گسسسته یا پیوسته هستند.
سطوح سنجش:
1- سنجش اسمی: مرد، زن، طبقه و ... 2- سنجش ترتیبی یا رتبه ای: رعایت ترتیب در طبقه، تحصیلات و ... 3-سنجش فاصله ای: دماسنج، و ... 4-سنجش نسبی: مشخصه این سنجش صفر مطلق است. درآمد، سن، تعداد فرزندان، هزینه مسکن، و ...
مقیاس ها:
1- مقیاس لیکرت: با طیف پنج نمره ای کاملا موافق، موافق، نمی دانم، مخالف و کاملا مخالف و از 1 تا 5 نمره دهی می شود.
2- مقیاس تفاوت معنایی یا اوزگود و دو قطبی(فعال و منفعل)، داشتن صفت های دو قطبی مثل خونگرمی و خونسردی- داشتن رضایت و نداشتن رضایت- و ارزیابی با مقیاسی هفت یا پنج درجه ای
3- مقیاس فاصله ی اجتماعی بوگاردوس: مقیاسی است که بر فواصل بین گویه های ترتیبی مقیاس متمرکز است(مقیاس هفت درجه ای). اگر کسی با عبارت 7 موافق باشد با عبارت های 1 تا 6 نیز موافق است یا اگر کسی با عبارت 3 موافق باشد با عبارت های 1 و 2 نیز موافق است.
4- مقیاس ترستون: متشکل از گویه هایی که عده ای داور برای سنجش یک مفهوم انتخاب کرده اند(مقیاس 11 درجه ای از شدیدترین اندازه تا ضعیف ترین).
5- مقیاس گاتمن: هم شبیه بوگاردوس و هم شبیه ترستون- گویه های آن از نظم و ترتیب درونی برخورند به طوری که قدرت پاره ای از آن ها در سنجش مفهوم مورد بررسی بیشتر از گویه های دیگر است. ضریب بازنمایی با فرمول زیر: یک منهای تعداد خطاها در صورت کسر بر تعداد گویه ها در تعداد پاسخگویان.
آماره ها:
1- میانگین(متوسط حسابی)
2- واریانس(پراکندگی وزن ها از میانگین با واریانس). واریانس راهی است برای سنجش این که واحدهایی که میانگین آن ها بدست آمده چقدر با میانگین تفاوت دارد.
3- خطای نمونه گیری(میانگین جامعه آماری منهای میانگین نمونه = خطای نمونه گیری)
اصطلاحات نمونه گیری:
1- جامعه آماری جمعیت بزرگ است.
2- نمونه که برگرفته از عناصر جامعه آماری است.
روش های انتخاب نمونه احتمال:
1- نمونه گیری تصادفی ساده و استفاده از فهرست اعداد تصادفی
2- نمونه گیری سیستماتیک: انتخاب نمونه در فواصل مساوی
3- نمونه گیری طبقه بندی شده: لیست دانشجویان ساکن خوابگاه و غیر ساکن خوابگاه
4- نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای
نمونه گیری غیر احتمالی شامل:
نمونه گیری آسان، نمونه گیری تعمدی یا قضاوتی مثل مطالعه معتادان، نمونه گیری سهمیه ای، نمونه گیری زنجیره ای.
معرفی نظریه های ارتباطات
خویشتن و پیام ها (The self and messages ):
نظریه تعامل نمادین (Symbolic Interaction Theory ) Georg Herbert Mead
نظریه مدیریت هماهنگ مفاهیم ( Coordinated Management of Meaning ) W.Barnett Pears & Vernon Cronen نظریه ناهماهنگی شناختی (Cognitive Dissonance Theory ) Leon Festinger نظریه نقض انتظارات (Expenctancy Violations Theory ) Judee Burgoon بهبود روابط (Realationship Development) نظریه کاستن عدم اطمینان (Uncertainity Reduction Theory) Charles Berger & Richard Calabrese نظریه نفوذ اجتماعی (Social Penetration Theory ) Irwin Altman & Dalmas Taylor نظریه تبادل اجتماعی (Social Exchange Theory) John Thibaut & Harold Kelley نظریه دیالکتیک ارتباطی (Relational Dialectics Theory) Lesli Baxter & Barbara Montgomery نظریه مدیریت حریم ارتباطات(Communication privacy Management Theory ) Sandra Petronio گروه ها و سازمان ها (Groups & Organizations ) 10. تفکر گروهی (Group think ) Irving Janis 11. نظریه ساختاری کردن انطباقی (Adaptive Structuration Theory ) Anthony Giddens , M.Scott poole , David R.Seibold & Robert D.Mcphee 12. نظریه فرهنگ سازمانی (Organizational culture theory) Geertz , Pacanowsky & O&#۰۳۹;Donnell-Trujillo 13. نظریه اطلاعات سازمانی (Organizational Information Theory ) Karl Weick عامه مردم (The public ) 14. علم معانی بیان (The Rhetoric ) Aristotle 15. نمایشی کردن (Dramatism ) Kenneth Burke 16. پارادایم روایتی (The Narrative Paradigm ) Walter Fisher 17. مطالعات فرهنگی (Caltural Studies ) Stuart Hall رسانه ها (The Media ) 18. نظریه تحلیل کاشت (Cultivation analysis ) George Gerbner 19. نظریه استفاده و رضایت مندی (Uses and Gratifications Theory ) Elihu Katz , Jay G.Blumler & Michael Gurevitch مردم با رسانه ها چه می کنند؟ 20. نظریه مارپیچ سکوت (Spiarl of silence Theory ) Elisabeth Noelle – Neumann 21. نظریه تأثیر رسانه ها (Medium Theory ) Marshall Mcluhan فرهنگ و تنوع (Culture and Diversity ) 22. نظریه مناقشه حیثیتی (Face-Negotiation Theory ) Stella Ting-Toomey 23. نظریه دیدگاه(Standpoint Theory ) Nancy C.M.Hartsock 24. نظریه گروه خاموش (Muted Group Theory ) Cheris Kramarae 25. نظریه ی انطباق ارتباطی (Communication Accommodation Theory) Howard Giles
|
چکیده :
این پژوهش با موضوع مونوگرافی روستای دوان از توابع شهرستان کازرون و با هدف شناخت ویژگی های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و تاریخی و جغرافیایی در سال 1392 انجام گرفته است. این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی می باشد که اطلاعات مورد نیاز در این پژوهش با استفاده از تکنیک های همچون: مشاهده مشارکت آمیز، مصاحبه عمیق و فیش برداری جمع آوری شده است.
روستای دوان با نام محلی دوون که با لهجة دوانی ها می باشد از روستاهای توابع شهرستان کازرون در استان فارس می باشد که زیر نظر دهستان دریس و بخش مرکزی است. این روستا دارای قدمت تاریخی و فرهنگی عمیقی است قدمت این روستا با توجه به سنگ نوشته ها و آثار تاریخی به 4000 سال برمی گردد. نام آورانی همچون : جلال الدین، علامه دوانی، دکتر سردار و ذوالفقار ارشدی و ... زاییدة این آب و خاک اند. از لحاظ ساختار اجتماعی به سه دسته : طبقة صنعتگران، کشاورزان و باغداران و دانشگاهیان تقسیم می شوند. که بیشترین ساختار جمعیتی را طبقة کشاورزان و باغداران تشکیل می دهند. این روستا از نظر اقتصادی و مالی دارای توانی بالاست که بیشتر درآمد حاصله از فعالیت های کشاورزی و باغداری و دامداری است. دارای امکاناتی همچون : گاز کشی، ادارة مخابرات، تصویة آب، مدارس ابتدایی و راهنمایی، حسینیه ها و اماکن مذهبی، تسهیلات و شعبات بانکی مختلف با سابقه ای حدود نیم قرن می باشد. در این تحقیق، روستای دوان از منظره های مختلف مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است که نتایج بدست آمده می تواند برای مستند سازی مورد بهره برداری قرار گیرد.
کلید واژه ها :
مونوگرافی ، روستا، دوان ، شهرستان کازرون
1. نظریه تعامل نمادین (Symbolic Interaction Theory ) Georg Herbert Mead |
این پژوهش توسط اینجانب همتعلی حیدری پژوهشگر صدا و سیمای مرکز فارس در اردیبهشت ماه 1392 به اتمام رسیده است که بر اساس این پژوهش مستند تلویزیونی ده قسمتی به تهیه کنندگی آقایان اکبرپور و هاشم زاده از شبکه استانی سیمای مرکز فارس تهیه و تولید خواهد شد. اینجانب محقق و مجری این طرح تحقیقی از ایل قشقایی، طایفه ی دره شوری، تیره ی ارجلو هستم. امید است با نظرات خود ما را در ارتقای این هدف یاری نمایید.